سومین سالگرد ازدواج مامان بابا
امروز سومین سالگرد ازدواجمون هست. خیلی خوشحالم که خدای مهربون از دومین سالگرد ازدواجمون یه فرشته کوچولو و نازنین بهمون بخشیده. به قول بابایی واقعا خدا این فرشته رو از روی رحمت بی نهایت به ما داده وگرنه ما هیچ کار خوبی نکردیم که این جایزمون باشه... خدایا شکرت! آآآآ فشارش رفته بالا و الان تو بیمارستان بستریه. بابایی شدیدا درگیر کارش و بیمارستان و ... است. د.ست داشتیم بیرم آتلیه یه عکس خانوادگی بگیریم اما نمی دونم بابایی سرش خلوت می شه البته مهمتر از اون اینکه از نگرانیش کم می شه... من هم خیلی نگران دایی هستم... خدا به خیر کنه... براش دعا کن عزیزم... خدا به قلب مهربون و کوچولوت جواب می ده... من ایمان دارم...
نویسنده :
مامان تربچه
9:25